نیمه رها می شود
هر آن چه به او ختم می شود
نقش سپیدی میزنم شب ها برای او
بیست و یک - بی قراری
این همه مهربانی و دوست داشتن را
خالصانه،
در هیچکس سراغ ندارم، جز او.
...
این روزها
خیلی بی قرارم.
عادت ندارم
به این همه بزرگی و پاکی.
سینه ام سنگینی می کند
از قلبی که او درونش جا گذاشته.
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی